دور نشو...
من آرزومند دهانت هستم ، صدایت ، مویت
دور نشو
حتی برای یك روز
زیرا كه ...
زیرا كه ...
- چگونه بگویم -
یك روز زمانی طولانی ست
برای انتظار من
چونان انتظار در ایستگاهی خالی
در حالی كه قطارها در جایی دیگر به خواب رفته اند !
تركم نكن
حتی برای ساعتی
چرا كه قطره های كوچك دلتنگی
به سوی هم خواهند دوید
و دود
به جستجوی آشیانه ای
در اندرون من انباشته می شود
تا نفس بر قلب شكست خورده ام ببندد !
آه !
خدا نكند كه رد پایت بر ساحل محو شود
و پلكانت در خلا پرپر زنند !
حتی ثانیه ای تركم نكن ، دلبندترین !
چرا كه همان دم
آنقدر دور می شوی
كه آواره جهان شوم ، سرگشته
تا بپرسم كه باز خواهی آمد
یا اینكه رهایم می كنی
تا بمیرم !
"پابلو نرودا"